Copy of settlement between Rubabah and Fatimah Sultan, 1900
Copy of a settlement between Rubabah, daughter of Muhammad Khalil, son of Haj Muhammad from Qazvin and resident of Isfahan, and her aunt, Fatimah Sultan, daughter of the merchant Muhammad Mahdi from Qazvin and resident of Isfahan, who is Rubabah’s mother-in-law, exchanging everything that Rubabah owns, including property, money, gold jewelry, copperware, books, furniture, clothes, and dishes for seventy-five grams of sugar candy.
Images
View This ItemTranscription
[گزیده متن سواد مصالحه نامه احتیاطی ربابه خانم صبیه محمد خلیل نجل حاج آقا محمد قزوینیالاصل ساکن اصفهان با خاله خود فاطمه سلطان خانم صبیه آقا محمدمهدی تاجر قزوینیالاصل ساکن اصفهان، والده زوج خود که پس از حضور در محضر شرع و اثبات رشادت، شعور، عقل و کمال خود اقدام نمود به انتقال تمام دارایی خویش مشتمل بر املاک، اموال منقول و غیرمنقول نقد و جنس، طلاآلات، مسینه آلات، کتب، اثاث البیت، رخوت، ظروف و کل ما یتعلق بها رعایة لاحتیاط در ازای یک سیر نبات مقبوض به صلح قطعی به فاطمه سلطان و صیغه مصالحه شرعیه قطعیه خالیه از نواقص و بطلان جامعة للشرایط و الرکان واقع شد و تمامی دارایی مزبور ملک طلق وی است و لها التصرف فیها کیف ما شاءت و متی ارادت. مصالحه نامه مجدد احتیاطی به دنبال گفتگوهایی دائر بر غیر رشیده بودن ربابه هنگام مصالحه اولیه و صحیح نبودن آن به وقوع پیوسته است؛ بانضمام سواد جواب محمدابراهیم قزوینی که به عمه زاده خود عیال شیخ محمد سلطان المحققین نوشته به این عبارت:] مراسله شما را ملاحظه نمودم همهاش صحیح است خداوند انشاءالله مبارک و میمون فرماید و به جهت نورچشمی اخوی زاده که نه بهره از پدر دیده و نه از مادر خویش مقرر فرموده باشد بر بیچارگی او البته معلوم است شما هم نهایت التفات در حق او مرعی خواهید داشت و کمال محبت را. البته معلوم است از شما بهتر به جهت نورچشمی کسی نیست بعضی از مفسدین خیراندیش کار را مغشوش نمودند. بهر حال در باب مطالب مرقومه هرچه باشد مسامحه و کوتاهی ندارم. در خصوص مصالحه البته باید مطلع بوده باشید که مال مخدره کلا طرا به تصرف جناب اخوی میباشد الا خانه که محل سکنی من است که نصف آن از مخدره میباشد که عمل او را هر قسم بخواهید تمام مینمایم و یک نفر جاریه مسمات بزیبا او را هم بفرستید راضی کنید ببرید حقیر هم از دست او به تنگ آمدم البته او را بخواهید که خیلی لازم است علاوه مقام مقام اتحاد است هر قسم میل شما بوده باشد حاضرم والسلام جواب ورقه را هم باز مرقوم بفرمائید. [توضیح حاشیه سند:] ربابه اعتراف نمود به عقد زوجیت با شیخ محمدعلی فرزند حاج شیخ محمد سلطان المحققین پسرخاله خود و انکار نمود به زوجیت ملا احمد پسر محمدجواد قزوینی عموی خود و اظهار داشت که مهریه او از ازدواج پسرخالهاش خارج از مورد مصالح است. [اعتراف ربابه را در حاشیه سند این افراد تایید نمودهاند: میرزا محمد حسن آشتیانی، سید علی اکبر تفریشی، شیخ محمد جعفر گلپایگانی، شیخ فضلالله نوری، سید عبدالله بهبهانی، میرزا محمد جعفر اخوی زاده میرزای آشتیانی، میرزا احمد محرر میرزای آشتیانی. سواد دستخط اعلیحضرت قدر قدرت همایونی مظفرالدین شاه به عبدالمجید میرزا عین الدوله:] از این ملا احمد ممانعت کرده و اگر باز خود را به مزخرف گویی مشغول نماید باید تبعید نمایید. [سواد دستخط میرزا محمد حسن آشتیانی در جواب سید علی اکبر، یکی از علما:] نورچشما جناب قوس الاسلام سید علی اکبر اسمی در جواب از پیغام حقیر بردهاند و له الکفایه والسلام. [علاوه از مکتوب فوق بعضی از مرقومات تعلیقهای است که شریعتمدار محمد ابراهیم به بزرگان از علمای اعلام نوشته است.] منها: در جواب علم الاعلام […] امام جمعه اصفهان نوشته «جهت نوشته که به عیال حاج شیخ محمد نوشتم عمده خوف بوده است» منها: عریضه که به حجت الاسلام سرکار میرزا نوشته بعض از فقرات آن این است «از آنجا بنویسید که از برای مال مامور غریب خواهد آمد داعی به غیر از آن مضمون توبیخ مشحون چاره در جواب نداشتم» منها: در مرسوله خدمت ثقه الاسلام حاج شیخ مرتضی این فقرات مکتوب داشته است «پیغام داد مال به من صلح شده بر سبیل استحضار گفتم عقدش مبارک است و مال هم موجود هر گاه این مطلب حقیقت باشد نمیدانم چه محمل دارد نسبت به داعی» [سواد مرقومه حاج میرزا حسن آشتیانی به عمادالاسلام و حجت المسلمین سید عبدالله بهبهانی:] در باب عروس عمدة المتکلمین حاج شیخ محمدسلطان المحققین که جنابعالی نوشته بر حقانیت اینطرف داده بودید از قرار مذکور این اوقات تردیدی برای جنابعالی در این قضیه حاصل شده. چون فعلا هم دختر در تهران است و هم پسر، جناب حاج شیخ و هم وکیل طرف مقابل طرفین را یک مجلس احضار فرمائید تحقیقات لازمه را بفرمایید هر طور که بر جنابعالی معلوم و محقق گردید مرقوم دارید که رفع بعضی مذاکرات شود و به جهت بعضی اشخاص مغرض مزاحمت به جناب مستطاب حاج سلطان الحمققین ننمایند. ایام مستدام [سواد حکم ملازمین حجت الاسلام سید عبداله بهبهانی که بطریق تراقع عز صدور یافته:] مخفی و مستور نماند آنکه در شهر شوال المکرم هزار و سیصد و هجده هجری بر طبق نوشته شریعتمدار آقا محمدابراهیم اصفهانی و سایر نوشتجات و استناد جناب مستطاب کروبی نصاب عمادالمحدثین و فخرالواعظین حاج شیخ محمدسلطان المحققین بر زوجیت مخدره ربابه خانم صبیه آقا محمدخلیل قزوینی بر جناب شیخ محمدعلی ولد سلطان المحققین را [ناخوانا] حکومت شرحی نوشته بودم [ناخوانا به دلیل کمرنگ بودن جوهر] و قرارین خارجه و داخله که از مدارک صحیحه به دست آورده، حکمی از خادم شرع صادر شده که مخدره مرقومه [ناخوانا به دلیل کمرنگ بودن جوهر] شیخ محمدعلی بعد ذلک آقا ملا احمد از اصفهان وارده شده سجلات چند از بعضی اهل علم آن سامان [ناخوانا به دلیل کمرنگ بودن جوهر] جمیعا حاکی از شهادت علمی و حدسی بود بر تحقق ادعائی جناب شریعتمدار محمدجواد قزوینی برای فرزند هشت ساله خود ملا احمد مذکور اظهار داشت که امشب که شب دوم ماه ذیحجه است سلطان المحققین خیال زفاف فرزند خود را دارند و به بعضی اظهارات [ناخوانا به دلیل کمرنگ بودن جوهر] به جهت خادم شرع فراهم کرد بواسطه اینکه امر تزوج از اهم امور شرعیه است محض احراز واقع و رفع شبهه و ریبه در این باب [ناخوانا به دلیل کمرنگ بودن جوهر] به جناب سلطان برسد یکی دو فقره سواد به مهر بعضی از آقایان استنساخ کرده با اینکه محتوی و مشتمل بر تبدیل تکلیف نبوده به اصفهان فرستاده [ناخوانا به دلیل کمرنگ بودن جوهر] مدعی بر خصم جناب سلطان بوده و نوشته جناب محمدابراهیم که به دلالت واضحه دلالت بر عدم وقوع عقد سابق ادعایی آقا محمدجواد داشت، رفع شک و ریب از خادم شرع گردید بلکه از معلومات، از جمله علما و ثقات اهل فضل و تقوی تمضیح گشت که خود جناب شریعتمدار محمدجواد و محمدابراهیم مکرراً اظهار عدم رشد صبیه مرحوم محمدخلیل را در زمان وقوع عقد ادعایی نمودند و همچنین از اختلاف اظهاراتی که جناب محمدابراهیم در جواب از مآخذ و بیان وجه توفیق بین ادعای سبق عقد برای فرزند محمدجواد و تبریک این عقد واقع برای شیخ محمدعلی نموده بودند که تازه متعذر باستهزا و اخری متعذر بآنکه از روی اخافه صادر شده بوده است و ثالثا باینکه توبیخاً صادر شده است معلوم و محقق شد که آن عقد ادعایی مآخذ صحیح نداشته و هرکس هم که اظهار معلوماتی کرده است فقط مستند باظهارات شخص این دو نفر برادر محترم بوده است والا مسلم است که عقد ادعایی مرقوم شاهدی دیگر نداشته است بناء علی تلک المراتب باعلی درجه ثبوت و وضوح شرعی پیوست که فعلا مخدره مسطوره محکوم به زوجیت شیخ محمدعلی است و دعوای عقد سابق چون مستند صالح الاعتمادی نداشته است رکون به آن مخالف قانون شریعت مقدسه نبویه و سبب سخط و غضب خداوند قادر قاهر و صاحب شریعت طاهره است بناء علیه دعوای محمدجواد در شرع مسموع نخواهد بود و لقد حکمت و قضیت بما یصح به الحکم. جری فی شهر محرم الحرام ۱۳۱۹ ق. [سواد خط حجت الاسلام سید عبدالله که در هامش این حکم مرقوم داشتهاند:] بسمه تعالی بلی اگر از مستور و تمام مرقومه به امضا احقر انام مرقوم شده است و بنا بر مرقومات سابقه و غَوررَسی های حقه مخدره صبیه مرحوم آقا محمد خلیل زوجه و حلیله آقا شیخ محمدعلی سلمه الله [ناخوانا] به شهادت آن جناب وجه شرعی ندارد و چون سخن جناب شریعت مآب آقا محمدجواد ایدالله که از روی ولایت صادر است نمیتوان محل اعتمادر مقابل دعوی ثابته قرار داد بناء علیه آن دعوای عقد سابق بی مستند شرعی است و عقد واقع برای شیخ محمدعلی متعارض و مزاحمتی ندارد […] عبدالله الموسوی البهبهانی لیله ثالثه عشر محرم ۱۳۱۹ ق. [سواد سوال اتابک اعظم از حجت الاسلام سید علی اکبر:] عرض میشود در باب ربابه صبیه محمدخلیل اصفهانی که شیخ محمد سلطان المحققین آن مخدره را عروس خود داشته و در خانه ایشان است و از طرف دیگر وکیل محمدجواد اصفهانی پارهای نوشتجات ابراز کرده که آن مخدره را [ناخوانا] به عقد پسر صغیر محمدجواد درآوردهاند از قرار مذکور طرفین مدتی است خدمت جنابعالی به ترافع حاضر شدند و تمام مطالب خود را عرضه داشتهاند، اساتید و نوشتجات طرفین بنظر مبارک رسیده خواهش دارم آنچه در این مساله بر جنابعالی معلوم شده مرقوم فرمایید که رفع غائله گردیده و تکلیف معلوم شود اگر چه فتنه آقا محمدجواد در طهران و اصفهان محض طمع و باطل است و حق به جانب حاج شیخ محمد است. ایام سعادت مستدام باد. [پاسخ سید علی اکبر به اتابک اعظم:] معروض میدارد داعی نظر به نوشتجات بعضی از علمای دارالخلافه [ناخوانا به دلیل کمرنگ بودن جوهر] نداشتم و برخود ختم نموده که چیزی ننویسیم و نگویم و خود را مورد بعضی سخنان و اتهامات قرار ندهیم و مسبب نشدم از برای کراهت محب و مبغض لیکن چون فرمایش اتابک اعظم شده جمله از اموریکه بنظر حقیر رسیده است عرض مینمایم که عروس سلطان المحققین را و قصه او را ابدا مسبوق نبوده، یومی به عزم عیادت جناب معظم رفته، صبیه مرحوم محمدخلیل ربابه خانم در اثناء مجلس حاضر شده و بعد از تعریف و تشخیص اقرار و اعتراف نمود که به نکاح آقا شیخ محمدعلی ولد معظم الیه درآمده و انکار صرف بعد از عرض بر او از غیر این مطلب نمود و برحسب میزان شرع مطاع محکوم به زوجیت او میباشد تا خلافش به میزان صحیح بر حاکم مطاع معلوم و محقق شود مضافا به اینکه مرقومه از جناب محمدابراهیم ارائه نمودند که در مقام تبریک و سفارش و جواب رقعه عمه زاده خودش که خاله عروس میباشد و زوجه سلطان المحققین که مشتمل بود بر تبریکات و سفارشات و اداء حقوق عروس مشارالیه که ابدا و اصلا احتمال اینکه مشارالیها زوجه غیر شیخ محمدعلی درآید باحتمال نکاح غیر بوده باشد در او نبود جز احتمال اینکه رقعه از او نباشد و بعد را مخالف و موالف تماما تصدیق نمودند که رقعه از ایشان است مضافا به اینکه رقعه جات دیگر از ایشان دیده شد که تصریح شده بود که رقعه از ایشان است و شیخ احمد جوهری که وکیل محمدجواد میباشد مکرر در نزد داعی آمد و حقیر امتناع از ملاحظه نوشتجات ایشان داشته تا اینکه به بعضی از اوامر مطاعه مقتضی شد که نوشتجات که در ید وکیل میباشد ملاحظه شود. از جمله نوشتجات استشهادنامهای بود که سجلات کثیره مشتمل بر خواتیم [ناخوانا] بود و جمیع آن سجلات مبتنی بر شهادت حدس بود که از فرمایشات محمدابراهیم و محمدجواد حاصل شده بود و اجماعا شهادت [ناخوانا] که از حدس حادث شود در شریعت معتبر نمیباشد و از روی آن نمیتوان حکم نمود و مرقومه از حاج سید اسماعیل صدر ارائه شد که جز تمجید طایفه حاج غفوری که نسبت مصاهره با حضرات دارند و موعظه و نصایح [ناخوانا] دیگر از او داعی نفهمیده. عمده نوشتجات وکیل مدعی که محمدجواد باشد همین است. غرض امری بر حقیر معلوم نشد از نوشتجات که در ید وکیل محمدجواد است مضافا به اینکه حجت الاسلام حاج میرزا محمدحسن دو شخص امین را در نزد حقیر فرستادند که ایشان مشارالیها را الیوم زوجه شیخ محمدعلی ولد سلطان المحققین میدانند قبل از صدور حکم از بعضی از علما دارالخلافه چون مرقومه حضرت اتابک اعظم لازم بود این مقدار عرض شد زیاده از این تکلیف نمیفرمایید که امر بر داعی مشکل میشود رابع عشر محرم الحرام ۱۳۱۹ ق. [سواد حکم حجت الاسلام سید علی اکبر:] نعم مضافا باینکه حجت الاسلام حاج میرزا حسن اولا دو امین از داعی خواسته حکم قطعی فرموده که ربابه زوجه شیخ محمدعلی میباشد و ثانیا حضورا بعد از ملاقات حکم بزوجیت فرموده قبل از صدور حکم از احدی از علمای دارالخلافه، داعی نیز به استدعای بعضی از مومنین نوشتجات طرفین را ملاحظه نموده و در نوشتجات وکیل محمدجواد و ملا احمد ابدا چیزیکه مورث وهم و شک شود بصدق کلام وکیل مدعی دیده نشده و نوشتجات سلطان المحققین را ملاحظه نموده از نوشته تبریک و غیره و غیره و ربابه خانم را دو مجلس خواسته با او مکالمات نموده بر داعی محرز و محقق است که ربابه محکوم بزوجیت شیخ محمدعلی میباشد و شبهه در این نیست و لقد حکمت به ربیع المولود ۱۳۱۹ ق. [سواد حکم حاج میرزا محمدحسن:] بسم الله الرحمن الرحیم امر از قراری است که سید علی اکبر مرقوم و حکم نمودهاند و لازمست عمل شود. [نامه شیخ محمدعلی همسر ربابه:] به شرف عرض مستطاب حجت الاسلام میرساند در باب ربابه خانم زوجه دعاگوزاده شیخ محمدعلی که ملا احمد از طرف محمدجواد مدعی است که این مخدره را قبل از عقد به داعی زاده، به عقد پسر صغیر محمدجواد درآوردهاند و این مساله مدتی در محضر مبارک مطرح و ملا احمد به کرات با تمام اسناد به حضور شما آمده و جدا استدعای رسیدگی نموده و حضرتعالی چندین مجالس با حضور طرفین به دقت رسیدگی نموده و مکرر ربابه خانم را احضار فرمودید از او تحقیقات نمود بعد تصریحا حکم [ناخوانا] دعوی محمدجواد و اینکه آن مخدره الیوم محکوم به زوجیت داعی زاده است فرموده حال این مساله در خدمت شخص محترم و مقام عالی مطرح شده ملا احمد انکار بلیغ کرد از شرفیابی در محضر مبارک یعنی عرض کرد که در آن محضر حاضر نشدم. استدعا دارم حضور ملا احمد را در خدمت ذی شرافت از برای تحقیق این مساله که مکرر شرفیاب شد و جدا استدعای رسیدگی کرده و بعد حقانیت دعاگوزاده و بطلان دعوی محمدجواد بر حضرتعالی معلوم و مسلم گردید معلومات خود را بعد از حضور ملا احمد و تحقیقات مرقوم فرموده که عندالحاجه حجت بوده باشد. امر امر مبارک است. [رونوشت نامهای به سید عبدالله بهبهانی و پاسخ وی در حاشیه سند:] در خصوص حکمی که به جناب سلطان المحققین حاج شیخ محمد واعظ مرحمت فرموده بودید که صبیه مرحوم آقا محمدخلیل قزوینی به مقتضای سواد نوشتهای که از عم او جناب شریعتمدار محمدابراهیم رسیده، زوجه محققه مخدوم زاده جناب مشارالیه شیخ محمدعلی میباشد بیان فرمایید که بعد از دیدن احکام علمای اعلام اصفهان کرامه امثالهم و غیره فعلا هم بدان حکم باقی و ثابت هستید یا نه. زیاده زحمت است. اطالالله عمرکم انشاءالله. [پاسخ سید عبدالله بهبهانی:] بسمه تعالی. چند روز قبل بواسطه تراکم شبهات در این مساله، چون مذکور میباشد که آقازاده جناب سلطان المحققین از اصفهان به تهران میآیند، نوشته به خط خود نوشتم به سلطان المحققین که اعتمادا برای نوشته که از دعاگو در غیاب شریعتماب آقا محمدجواد صادر شد نفرمایند و مبادا که زمانی واقع شود که دعاگو را شبهاتی در آن حکم حاصل شده است. حالا هم همان را اظهار میدارم که دعاگو را ریبهای در آن حکم حاصل است و واقعه را محتاج به مرافعه جدیده بدانند. حرره سید عبدالله بهبهانی. ذیحجه ۱۳۱۸ ق. [سجع مُهرهای حاشیه سند: اشرف الذاکرین؛ سلطان المتکلمین مهدی؛ الواثق بالله محمدمحسن بن باقر الحسنی الحسینی؛ عبده الراجی محمدجعفر بن محمد الحسنی الحسینی]
Item Details
- Date 9 October 1900
- Dimensions 164 x 21 cm
- Collections Meisam Ahmadi Kafshani
- Repository Meisam Ahmadi Kafshani Collection
- Restrictions Any non-academic and commercial use needs the permission from the owner of the collection.
- Accessed 30 August 2017
- Last Edited 21 September 2017
- Record no. 15161A47