Speech by Maryam Khanum, daughter of Mirza Mika’il, 1911
Maryam Khanum, daughter of Mirza Mika’il (Shah Miran), talks about the importance of education for girls
Images
View This ItemTranscription
سال ٣، شماره ٨٤ (٧ رجب ١٣٢٩/ ٢ ژوئیه ١٩١١)، صص ٢ـ ٣. از نطقهای فارغالتحصیلات مدرسه اناث امریکائی امتحان مدرسه اناث آمریکائی را با یکی از نطقهای شاگردان که در آن روز ایراد کرده بوده در نمرات اخیره خودمان درج نموده و اینک خطابه شایان تمجید دیگری را که مریم خانم دختر میرزا میکائیل «شاه میران» راجع باهمیت علم و تعلیم بنات ایراد نموده ذیلا برای نمونه بنظر خوانندگان محترم خودمان میرسانیم: بر خواتین محترمه و آقایان مکرم پوشیده نیست که از علم خداوند عالم عالم هویدا گردید و در عالم خلقت موجودات پدیدار شد و انسان که اکمل موجودات است بواسطۀ روح و نطقی که دارد بر سایر مخلوقات برتری و تسلط پیدا کرده و رفته رفته در علم چشم باز نموده خود را مبین علم خداوند قرار داده است پس علم چیست؟ در این اصطلاح شامل است تصرفات عقل را که اخذ شده است از فطانت اندیشه ادراک خرد هوش باصرت [بصیرت؟]. مرتفعترین مرتبه توانائی تصور یعنی کلید عقل آدمی علم ان مایهایست که میپروراند هوش را کشف میکند رأی را منور میکند معرفت را و استقلال میدهد انسان را بامورات خویش جهل لعن خداوند است ولی علم بالی است که میتوان بواسطۀ آن باسمان پرواز کرد شکر خدایرا که در این زمان خجسته هر فردی از افراد ما ایرانیان از خواب غفلت بیدار شده احتیاج خود را بدریافت علم فهمیده در افزایش مدارس صحیحه میکوشیم تا اینکه اطفالمان باعلم شده سبب ترقی برای خودمان و هموطنان بشویم اگر تصور میکنیم علم اسباب ترقی مملکتی و افراد ان نیست نظری بسوی امریکا باید نمائیم و قبل از انکشاف انجا را بخاطر آریم که چون چندین هزار سال این زمین محل سکنای وحشیان بود وجود خود را نتوانستند معرفی نمایند همین که مشتی اروپائیهای متمدن بان مملکت راه یافته گوشههای مظلم انجا را چنان روشن نمودند که اول خاک ثروتبخش دنیای قدیم شده است. تمام ترقی ملل از دو چیز است اولی علم است دیگری عمل هر ملتی که دارای این دو صفت نباشد از حیات استقلال خود محروم است چنانکه تاریخ انقراض اقوام سلف بما میفهماند پس بر ما لازم است که اناثا و ذکورا در تحصیل علم بکوشیم میبینیم اهالی متمدن عالم بزحمات زیاد این همه علوم و صنایع را اختراع نمودهاند دیگر بر ما اشکالی نمانده است که انها را تحصیل نموده در جزءملل حیه محسوب شده از ننگ جهل خلاصی یابیم اگر میگوئیم اشکال تحصیل در مخارج است و غربت رفتن نظری بسوی اکثر مدارس عمدۀ وطنمان کنیم که اساس تمام انها بواسطه جمعی از مغربیان متمدن برپا شده است که چون بیعلمی ما را دیده از راه نوعپرستی برای ما در دماغهای خود مالالتجاره علم را آورده و ما ایرانیان را از ظلمت جهالت بشاهراه علم و دانش هدایت مینمایند و این مالالتجاره چای چین و قند روس و ماهوت انگلیس نیست که قیمتش را پشم یا پنبه یا پول داده خلاص شویم این علم است و بهیچ نقد و جنس نمیتوانیم از عهده قیمت این متاع انسانیتبخش برآئیم دائما باید مقروضشان باشیم اگر رجوع بتاریخ نمائیم خواهیم دید که علوم بسیاری از شرق بغرب نقل شده و باید بدانیم که انها چگونه ادای قیمت نمودند ما هم بهمان قسم باید از عهدۀ ادای قیمت آن برآئیم. مغربیان علوم ناقص ما را گرفته صد چندان بر آنها افزوده بما اعاده میدهند ما نیز باید تمام علوم مغربیان را گرفته صدچندان بر آن افزوده تقدیم ایشان نمائیم تا بتوانیم از عهدۀ تشکر احسان ایشان برآمده باشیم پس معلوم است که تمام احتیاجات ما به خارجه بیعلمی است چه وسعت تجارت هر ملت قدرت نظامی هر مملکت امنیت هر سرزمین و سلامتی هر وجود از علم است که اقوام کوچک را بر اقوام بزرگ بیعلم مسلط مینماید، علم است که احتیاجات بنی نوع بشر را بسوی خود جلب و بواسطۀ نتیجۀ علمست که تمام اختراعات غریبه جدید از قبیل سفاین جنگی و کشتیهای هوائی، ماشینهای الکتریک، تلگراف بیسیم انواع و اقسام اسلحههای ناریه و غیره و غیره قدم بعالم وجود گذاشتهاند؛ علم قوۀ عقل آدمی را پرورانیده چشم بصیرت انسان را میگشاید، و قوۀ دراکه را وسعت داده که بواسطۀ آن هر چه بهبینیم یا بشنویم یا بخوانیم رجوع بعقل خود کرده بقدر امکان درک کنیم نه اینکه طوطی شده بدون فکر گوهرهای گرانبهای معلومات را در دماغ خود جای دهیم. همانطور که آدم نابینا از اعجاز قشگی [قشنگی]های طبیعت بیبهره است انسان بیعلم هم از محظوظات و لذایذ علم محروم است. اگر تمام روز را صرف گفتن نتایج علم بکنیم یکی از هزار نگفته و نتایجش نهفته میماند پس بهمین قرار اکتفا کرده میگوئیم علم بان درجه که آفتاب علوم و بدائع بهر گوشه و کنار تابیده و مراتب فضل و کمال باین درجه رسیده جهان تازه فقط قطرۀ از سرچشمۀ بیانتهاء علم نوشیده است پس دانشمندان تصور نکنند که سلسلۀ علم ایشان بانتها درجه رسیده بلکه یقین بدانند که فقط چند قدمی در جادۀ کشف آن نهادهاند و سزاوار است کمر همت بسته بکوشند تا عالم را منور از علم نمایند. ای والدین محترم! که اولاد و نوباوگان خود را بمدارس میفرستید و بزحمت تحصیل متحمل میشوید حقیقة موجب تشکرات صادقانه و امتنانات صمیمانه هستید! زیرا حیواة [حیات] انسان بواسطۀ علم از ظلمت جهل خلاص شده و شخص باکمال باهنر و باشرف میگردد هیچ شنیده نشده که فرزند عالم بااخلاق حقوق والدین خود را بجا نیاورد ولی کمتر دیده شد که از اولاد بیعلم و بیتربیت والدین راضی بودند در این صورت سعی کنید والدین فرزندان حقوقشناس گردید زیرا طفل چون صفحه بیلکه است که والدین و معلمین در آن صور علم و اخلاق را بمرور نقش مینمایند آن صفحه دارای نقش و نگار خوب است از اثر تربیت والدین و معلمین دارای آن رتبه شده و اگر بد است از سوء تربیت ایشان است هر پدر و مادری که در تعلیم و تربیت اولاد خود غفلت و قصور کند نه اینکه حقی در گردن اولاد خود ندارد بلکه به وطن و نوع و اولاد خود خیانت کرده است اولاد بیتربیت و بداخلاق مضر آسایش هیئت جامعه است اگر دزد پیدا میشود از آن اشخاص است قاتل پیدا میشود از ان جملهاند مال مردمخور، وطنفروش و خائن که در میان یک ملت پیدا میشود همه آن اطفال بیتربیت بیعلم میباشند که والدین در حق تربیت و تعلیم آنها قصور کردهاند بعلاوه از وجود آنها فایدۀ حاصل نمیشود دولت را دوچار مصارف فوقالعاده نموده که جلوگیری از مفاسد آنها نماید ولی وقتیکه اولاد به تربیت بار آمدهاند نه تنها حقوق والدین را میفهمند بلکه در کلیۀ وظایف نوعی و معیشتی و وطنی کامل و دارای مراتب عالی میشوند هر فرزندی که در آغوش مادر باتربیت بار بیاید ممکن نیست مصدر خلافی واقع بشود مردان گمان نکنند از اینکه جماعت نسوان را از علم محروم میکنند تنها بما ظلم کردهاند بلکه این ظلم بتمامه بر خود ایشان برمیگردد. اگر مادر اولادهای ایشان عالم باشند اولادان آنها دارای تربیت میشوند تعلیم و تربیت که گفته تربیت آن بدست مادران است تعلیم آن در دست پدر در این صورت تا وقتیکه مردهای ایرانی احتیاج خودشان را ندانسته و انرا [زنانرا] خوار شمردهاند ایران ترقی نخواهد کرد و بنا بمعروف خداوند حوا را از استخوان پای حضرت آدم خلق نفرمودند که مرد بر زن سمت برتری داشته باشد و نه از استخوان سر او که زن بر مرد ارجح باشد بلکه او را چنانچه میگویند از دندۀ چپ ان حضرت خلق فرمودند بواسطۀ دو سبب یکی آنکه خواست خداوند باین دو جنس برابری بدهد و هیچیک را بر دیگری امتیاز و برتری نباشد و دومی آنکه بدل حضرت آدم نزدیک باشد یعنی با هم بمحبت زندهگانی نمایند ولی چون مرد عالم باشد و زن جاهل چگونه امکان برابری متصور و کجا میتواند این دو جنس با هم موفق باشند زیرا جهل و علم با هم ضدیت دارند و در امور زندگانی مخالف خواهند بود تقریبا سی سال قبل در وقتیکه یکی از امتحانات مدرسۀ اناثیۀ امریکائی در ژاپون که امرای دولت حضور داشتند بعد از امتحان وزیر مختار ژاپونی برخواسته رو برئیس کرده گفت شما افتخار بما بواسطه علمتان نکنید چونکه شما در دامنهای مادرهای باعلم بزرگ شدهاید ولی ما در دامنهای مادران بیعلم بعد از بیست سال این دختران مادران بشوند خواهید دانست که مملکت ما چه خواهد شد و حقیقة همینطور است چنانکه امروز میبینیم که ان مملکت بان کوچکی چنان ترقی کرده که اسباب تعجب و تحیر عالم تمدن واقع شده است پس علاج و نجات ما ایرانیان بر همین است و بس ای همشاگردان عزیز! ای خواهران مهربان! در این زمان که طالع ما یاری کرده میتوانیم داخل مدارس شده تحصیل کنیم فرصت غنیمت شمرده با مسرت تمام متحمل زحمات تحصیل باشیم که بعد از اخذ نتیجۀ فرح و خوشبختی آن مخصوص خود ما و وطن ما خواهد بود زیرا چون داخل مدارس میشویم اطفالی هستیم جاهل و نادان که هیچ حقوقی نمیدانیم از برکت تربیت مدارس است که رفتهرفته تکالیف خود را میشناسیم که بهمجنسان خود محبت و خدمت نمائیم، والدین و معلمین خود را محترم شماریم. مصدر کاری نشویم که مضر وطن و ابنای وطنمان باشد و مخصوصا خدا را که خالق تمام موجودات است و اسباب تمام احتیاجاتمان را بدست خودمان سپرده است بشناسیم شخص عاقل چون عالم میشود نباید تصور کند که همه چیز از طبیعت بخودی خود بعمل میآید ولی یقین داند که این طبیعت را صاحبی است خدا نام که بود و هست و خواهد بود نطق مریم خانم دختر میرزا میکائیل شاه میریان
Item Details
- Date November or December 628
- Collections Iran-i naw -- Speeches at girls' schools
- Repository Iran-i naw Collection
- Restrictions No restrictions
- Accessed 24 September 2019
- Last Edited 29 October 2019
- Record no. 15158D12